"عَـــتـیــق"

وحُـبّـی لَـکـَــ شَفیعی اِلَیکـــــــــــ

"عَـــتـیــق"

وحُـبّـی لَـکـَــ شَفیعی اِلَیکـــــــــــ

۱ مطلب در تیر ۱۴۰۰ ثبت شده است

بسم الله الرحمن الرحیم

نیمه ماه مبارک بود که فهمیدم وجود داری

دقیقا شب تولد امام حسن مجتبی علیه السلام ...

آقای با سخاوتمون سفره دار قدیمی دنیا روز تولدشون جوری من رو شگفت زده کردند که از شوق با زبان روزه تاشب فقط اشک ریختم

پسرم میوه دلم نور چشمم!

دو روز پیش که کامل دیدمت دستای کوچولوتو صورت مثل ماهتو گوش و بینی و لبهای نازتو بااینکه همه چیز سیاه سفید و تاریک بود اما من از شوق گریه ام گرفت فقط قربون صدقه ات میرفتم...

خیلی دوست دارم قلب من.

سالها قبل اومدن جسمت درون جسمم تقدیمت کردم به امام رئوف...

بعدکه فهمیدم اومدی دوباره...

تا الان شاید صدبار تقدیمت کردم:)

همش التماس میکنم آقا قبول کنه این هدیه رو...

این هدیه که تمام هستی من هست...باارزش ترین دارایی من...باارزش تر از جان خودم....

ما ایرانی ها به خصوص ما خراسانی ها انقدر مدیون این آقا هستیم که باید پیشکشی شایسته خودشون تقدیمشون کنیم پسرم من باارزش ترازتو چیز دیگه ای ندارم !

همش التماس میکنم بپذیرن تمام دارایی من رو میوه دلم رو...

با اینکه مطمئنم اماممون مهربون تر از اونچیزی هست که فکرشو بکنیم اما دوست دارم این التماس هارو...(مادرت بسیار اهل ناز و فلان است:)

پسر امام رضایی من ان شاالله باعنایت امام رئوف میشی سرباز پسرشون

 سرباز آن یار سفر کرده حجت الله فی ارضه

پسرم من تورو مجبور نخواهم کرد به هیچ فقط راه رو تاجایی که بدونم نشونت میدم و تورومیسپرم به صاحبمون به امامون به طبیبمون به رفیقمون به همه کسمون به امام رضامون

آرزو دارم منم یکی از ام وهب های تاریخ باشم ...

آرزوی دیگه ...مادرو هزار آرزو

اما تو خودت انتخاب کننده راهت هستی

 

پسرم خوشحالم خداوند من رو واسطه ای قرار داد برای اومدن تو به این دنیا و من رو برای مادری تو انتخاب کرد گاهی اصلا باورم نمیشه من واسطه شدم برای قدم گذاشتن یک اشرف مخلوقات بر روی زمین...

هنوز تو شوکم...انگار دارم خواب میبینم 

 

 

 

۳ نظر موافقین ۱۱ مخالفین ۰ ۳۱ تیر ۰۰ ، ۰۰:۰۳
عَتیق الحُسَین