"عَـــتـیــق"

وحُـبّـی لَـکـَــ شَفیعی اِلَیکـــــــــــ

"عَـــتـیــق"

وحُـبّـی لَـکـَــ شَفیعی اِلَیکـــــــــــ

روزنوشت

دوشنبه, ۲ فروردين ۱۴۰۰، ۰۵:۲۵ ب.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

مهمونا رفتن ...همین الان

از دیروز ساعت۶صبح تا همین الان در حال کار کردن و تدارکات بودم در یک شب و دو روز مهمون داشتن:)

کمرم و کف پاهام خیلی درد میکنه تقریبا اصلا ننشستم هنوزم باید برم و پیش دستی های میوه رو جمع کنم آشپز خونه و یخچال و سروسامون بدم یه جارو برقی بکشم 

مهمونی خوبی بود غذا ها واقعا خوب از آب دراومد خداروشکر و همه غذاها روخودم تنهایی پختم به جز اون سالاد آخر که مهمونام درست کردند و سیب زمینی قیمه ها...

برنج هارو هم با اینکه حجمش زیاد بود و ایرانی و گاز هم شعله اش زیاد نمیشد عالی شد ته دیگ زعفرونیشم حرف نداشت 

فکر کنم علتش این بود که همون اول ثواب پختن غذا رو تقدیم کردم به امام رضا و قطعا این غذا بد نمیشه

اما میدونید چون من کارهام خلوص نداره و معمولا از آدما توقع دارم الان یه خورده آزردم مشکل از منه که از دیده نشدن رنج میبرم...

به امید روزی که رشد کنم و کمال انقطاع محقق بشه

+شعبان عزیزم داره به نیمه میرسه و من هنوز یه مناجات شعبانیه که همدم همه ماه هامه هنوز نخوندم 

+نیمه شعبان پارسال اولین پست این وب بود 

ای وای که چقد زود دیر میشه

هنوز هم باید از فراق بگیم فراق صاحبمون:(

+راستی خیلی دلم خوش نویسی میخواد ازونا که خیلی نازه و با خودکار مینویسن نمدونم برم کلاس یا خودم هی تلاش کنم یاد بگیرم

 

 

موافقین ۵ مخالفین ۰ ۰۰/۰۱/۰۲
عَتیق الحُسَین

نظرات  (۳)

سلام بانو خوبی؟

خدا قوت👏👏

واقعا الان احساست رو می‌فهمم... مهمون چندروزه داشتن واقعا سخته، آدم یک سره، روی پا است و استرس هم داره... حالا برای ماها که فعلا اینجوریه تا چند سال دیگه ببینیم کم میشه استرس یا نه...

من مهمون یک هفته‌ای هم داشتم... ولی اونها دونفر بودن، هر چی تعداد مهمونا بیشتر باشه سخت‌تره... چون باید ظرف‌ها تند تند شسته بشه،خشک بشه، مواد غذایی جا به جا بشه و ...

اگه مهمون بچه کوچیک هم داشته باشه که سخت‌تر 🙃 ولی اجر مهمون‌داری زیاده دیگه☺️

منم مشکلم با خودم اینه که استرس زیادی بهم وارد میشه وقتی مهمون دارم‌ که خب با توجه به سبک زندگیمون که اصولا مهمون‌داری نقش برجسته‌ای توش داره (چون اقوام و خانواده‌مون شهرستانن و وقتی میان چند روزه میان نه یه وعده خالی) ، دیگه باید کم کم دلم رو بزرگ کنم،چون اینجوری چهار سال دیگه پیر میشم! به چهل نمی‌رسم! 😄

جزئی نوشتنت رو دوست داشتم، بنظرم تخلیه روانی شدی☺️ این نیت نذری کردن غذاها هم واقعا اثر داره. یه ترفند هم من یادت میدم که اگه معتقد باشه کسی واقعا جواب میده: اگه حس می‌کنی تو پیمونه کردن مواد غذایی اشتباه کردی و می‌ترسی کم بیاد، به غذات سوره قریش بخون... برکت می‌کنه.

مورد داشتیم غذا واقعا کم بوده بنظرم، تهش اضافه هم اومده کلی!

من اول ها یادم می‌رفت وقتی مهمون میاد یه ذره مواد رو بیشتر بگیرم، برای همین اگه هر نفری فقط ۴ قاشق بیشتر می‌خورد دیگه هیچی! 😵 دیگه کم کم یاد گرفتم...

پاسخ:
سلام به روی ماهت زهرا جان
ممنونم عزیزم
آره واقعا تعداد مهمون رو سختی کار تاثیر بسزایی داره:)
هفته پیشم مهمون داشتم که چند وعده خونمون بودن اما چون دونفر بودن واقعا میزان خستگی و استرسم کمتر بود 
من زیاد مهمون داری کردم اما نمیدونم چرا استرس هست اما اخیرا با ترفندایی مثل تقدیم کردن ثواب غذا و همه کارها به اهل بیت علیهم السلام واقعا استرسم بسیار بسیار کم میشه...میشه گفت دیگه استرس ندارم
فقط یه مشکل هست من اولا خودم رو خیلی اذیت میکنم همش درحال تدارک و جنب و جوش آدم ریلکس و بی خیالی نیستم و این باعث میشه وقتی زحمت هام که از جون و دله واقعا دیده نشه و باسردی رفتار روبرو بشم بهم میریزم
درحالی که من اول همه چیز رو تقدیم کردم و نباید سردی رفتار دیگران روم تاثیر بذاره اما متاسفانه دراین زمینه ها ضعیف هستم:((
+در رابطه با سوره قریش هم واقعا ممنون چون من خیلی اعتقاد دارم و همیشه رو غذاهام سوره قدر میخونم برای خوشمزه و عالی شدنشون که همیشه جواب داده و برنجی که اصلا قل نمیزده و شفته شدنش صددرصد بوده بینظیر شده:)))

عه چه خوب، سوره قدر رو نمی‌دونستم...
منم همینم،خیلی جوش میزنم برای مهمونیولی خب چون همیشه ته دلم این هست که آخ جون الان از غذام تعریف میشه یا فلانی خوشش میاد یا فلان... بعد که طبق تصورم پیش نرفته ضدحال خوردم. تازه فهمیدم نیتم خالص نبوده. بعد جدیدا ترفندم اینه که بدترین واکنش مخاطبمرو تصور میکنم، که حتی یه درجه بهتر از اون بود خوشحال شم😅

پاسخ:
البته سوره قدر رو جایی ندیدم توصیه کنن مامانم میخونه منم میخونم😁
جالبه بدونی واکنش مخاطبا معمولا عالیه همیشه یا معمولیه نهایتا من از یه چیز دیگه دلسرد میشم ☹️

خب پس از چی دلسرد میشی؟

پاسخ:
عوامل مختلفی دخیلن یکیش این کارا تبدیل میشه به وظیفه و توقع ها بالا میرع اگه دفعه بعد کمرنگ تر بشه فک میکنن ناراحتی چیزی داری درحالی که اینطور نیست من برای مهمون خیلی ارزش قائلم و هرکس باشه واقعا از جون و دل میذارمش رو چشمام:))

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی