"عَـــتـیــق"

وحُـبّـی لَـکـَــ شَفیعی اِلَیکـــــــــــ

"عَـــتـیــق"

وحُـبّـی لَـکـَــ شَفیعی اِلَیکـــــــــــ

۱ مطلب در فروردين ۱۴۰۲ ثبت شده است

بسم الله الرحمن الرحیم

رئوف انقدر با خانواده پدریش بازی کرد که از خستگی زود خوابیداما من باوجود خستگی جسمی خوابم نمیبره...

دوقسمت از پوست شیر رو دیدم تا حواسم پرت بشه اما نمیشه یاد مرگ و ترس از مرگ امشب من رو فرا گرفته...واقعا دنیا چه ارزشی داره؟هیچچچچچ

پارسال موقعی که برنامه زندگی پس از زندگی رو میدیدم از مرگ نمیترسیدم با اینکه اون زمان هم آدم درست کاری نبودم اما بیشتر حس های خوبشون از تجربه مرگ برام جلوه داشت تا تجربه های بدشون دلم خوش بود اونجا اجداد مطهرم رو میبینم  اما الان خیلی میترسم خیلی زیااااااد، از ۲۷سالی که گذشت و توشه ام خالیه از گناهانی که اثر وضعیشون هیچوقت پاک نمیشه از نیت هایی که خالص نبودند از نماز هایی که حواسم پی دنیا بود از حق الناس ها از خودخواهی ها از کاری نکردن ها از دنبال دنیا رفتن ها از روسیاهی ها و...

 

+بابا بزرگم حالشون خوب نیست میشه لطف کنید یه حمد براشون بخونید.ممنون

۳ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۳ فروردين ۰۲ ، ۰۱:۴۷
عَتیق الحُسَین